مجئ گنج آور

مکران لاتی و لعرایی نین * هر که زورن ملک آیی نین

مجئ گنج آور

مکران لاتی و لعرایی نین * هر که زورن ملک آیی نین

پیر و جوان


خودسازی پیران بود افزون ز جوانان


تعمیر ضرور است بناهای    کهن را


ببری مال مسلمانی چو مالت ببرند بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیس

همیشه گفته اند چاه کن خودش اولین کسیه که ته چاهه

قبل از اینکه حرفم را در این پست بزنم اعتقاد راسخ و عمیقم را در رعایت نمودن انصاف و عدالت در پندار و گفتار و کردار اعلام داشته هر حرکت و اقدام  توهین آمیز را بر هر فرد حقیقی یا حقوقی محکوم می نمایم.

حکایت عجیبی است این مرغ و شترمرغ بازی ما. آقایان گویا فراموش کرده اند که چگونه با دخالت بی جا در امر شهرداری شهری که درآن ساکن نیستند و نبودند با پست های آتشین و چنان و چنان داد و سخن رانده که ما مرکز شهرستانی آباد می خواهیم و بنا بر همین موقف شان کلی گردو خاک راه انداخته بودند و به این و آن پیغام و پسغام می دانند که فلان وبلاگنویس را بکوبیم و فلان را نوازش دهیم .

آقای محترم ماه هیچوقت پشت ابر پنهان نمی ماند لطفا شما خودتان را کاسه داغتر از آش نفرمائید و بقیه را نامحرم و مخالف قلمداد نکنید چه بسا همین بقیه از شما بیشتر به کشور و نظام تعلق خاطر داشته و برای آن دل سوزانده و خواهند سوزاند لطفا سری به آرشیو مطالب وب تان زده سوابق را بررسی نمائید که کجا و چکونه باعث تخطئه و تخریب حتی بهترین و سرشناس ترین افراد جامعه خود حتی تا همین یکی دو پست اخیرتان شده اید.دوستان حرف بدی نزده اند کسی هم از شما نخواسته که در نقد فلان امر  مطلب بنویسید لطفا حرف در دهان مخاطب نگذاشته فقط از خودتان بنویسید نام بردن از افراد حقیقی و حقوقی حتی اگر به نیت دفاع از آنان باشد کار شما نیست چرا که آدم زنده وکیل و وصی نمی خواهد. هیچکس حرکت توهین آمیز و ورود به حریم خصوصی افراد را بر نخواهد تابید آنان که اینگونه باشند مطمئن باشید از چنگال عدالت خداوندی درامان نخواهند بود.

ادامه مطلب ...

آقا مگر شما نبودید که ...؟

چندی پیش آقای محترمی طی وب نوشتی که در وبلاگ شخصی اشان منتشر شد در مورد بکاربردن صحیح اصطلاح شهرستان سیریک با کلی مقدمه و موخره فرموده بودند که بکار بردن اصطلاح شهرستان بندرسیریک صحیح نیست و باید شهرستان سیریک بکار برده شود. در این که موضع ایشان صحیح بود و مدعای ایشان می بایست بطریقی در نوشته های مختلف رعایت شود شکی نیست و ما هم به مانند هر شخص دیگری آن را تائید می کنیم اما ...

اما دست بر قضا همان آقا و تصویر زیبای در حال سخنرانی اشان این روزها در صفحه نخست سایتی قابل مشاهده است که در هدر آن عنوان

                                                 سیریک نیوز

                                اخبار و رویدادهای شهرستان بندر سیریک 

به چشم می خورد و این برای من که هیچ برای شناخته ترین منتقدان آن جناب  غیرقابل درک و فهم است. این یک بام و دو هوا داشتن این آقای چه عرض کنم شیخ ، مهندس و یا شاعر ما را از ایشان هم ناامید نموده است. امان از این نان خوردن های به نرخ روز

آقایان این نوع نوشتن وزن و اعتبار نمی آورد

با خود در کلنجار بودم که نوشتن این حاشیه تا چه حد می تواند در ارتقاء کمی و کیفی نوشته های نویسنده ای که از قضا در یک وب سایت مدعی و پربازدید (بالنسبه) قلم می زند ، موثر و تاثیرگذار باشد. رعایت ساختار زبانی و دستوری برای نویسندگانی که قصد دارند به قول خودشان از هر دری سخنی بگویند از این جهت مهم است که نوع نگارش و انشاء آنان به عنوان نمونه ای از سبک نوشتاری جامعه فرهنگی که در آن قلم می زنند عرضه می شود و کاربران  منطقه ای و جهانی وب سایتی که شاید آینه تمام قد که نه  آینه نیم رخ نمای جامعه سیریک است آن را به عنوان نمونه ای از نوشته های ادبی ما فارغ از مولفه ها و مشخصه های دیگر یک نوشته ، قلمداد نموده سطح دانش ادبی جامعه فرهنگی ما را با آن متراژ و مقیاس می نمایند.

برای این حاشیه نویسی نوشته های متعددی می توانست مد نظر باشد اما انتخاب نوشته ذیل بنا به دلایلی بود که امیدوارم روزی نیاز نباشد علت انتخاب آن را بیان نمایم. فارغ از غلط های املایی که در دنیای وب گاهی ناگزیر می نماید و ما هم به آن  نخواهیم پرداخت به پاراگراف اول این نوشته عنایت فرمائید:

ورزش در شهرستان سیریک

ورزش امروزه در دنیای کنونی به عنوان یک صنعت درآمد زای بزرگ مورد توجه دولت ها و سرمایه داران بزرگ جهان قرار گرفته که از کنار آن به منابع مالی فراوان دست می یابند و از سوی سیاسیون و یا برخا فعالین فرهنگی یا متهاجمین فرهنگ،بعضا به سیطره گرفته می شود تا بتوانند منافع سیاسی و فرهنگی خود را تامین نمایند .مطمئنا از ورزش به عنوان یک پتانسیل عظیم استفاده و سوء استفاده های فراوانی می شود و از آن جمله می توان به تبلیغ و معرفی اجناس ،فرهنگ ها ،شهرها و حتی کشورها اشاره کرد که برای همه مطالب فوق مثال های فراوانی یافت می گردد که البته پردازش به آن در این مبحث نمی گنجد

ادامه مطلب ...

هر مانعی فرصتی است.

در روزگاران قدیم پادشاهی سنگ بزرگی را در مسیر جاده اصلی  شهر قرار داد و شخصی را مامور نمود تا از دور نظاره گر باشد که چه کسی اقدام به دور نمودن آن از مسیر خواهد نمود.افراد محتلف از بازرگان و تاجر و عمال دولتی گرفته تا افراد عادی از مسیر می گذشتند ولی کسی اقدامی برای دور نمودن سنگ نمی نمود.برخی از آن دور می زدند برخی برای پادشاه که اقدامی برای بازکردن مسیر ننموده بد وبیراه می گفتند و وضع به همین منوال گذشت تا مردی روستایی که بار سبزیجات بر دوش داشت به این نقطه رسید بارش را زمین گذاشت و مشغول کنار زدن سنگ شد با هزار تقلا توانست سنگ را جابجا کرده از مسیر راه بر دارد. هنگامی که می خواست بارش را دوباره بر دوش نهد متوجه گوشه کیسه ای شد که در زیز سنگ پنهان بود آن را برداشت و باز کرد پر از اشرفی و سکه طلا بود یادداشتی هم در آن بود که :

این هدیه از سوی پادشاه برای کسی است که سنگ را از جاده کنار زند و راه را باز کند.

در واقع اون روستایی چیزی میدانست که ما نمی دانیم : هر مانعی قرصتی است.