مجئ گنج آور

مکران لاتی و لعرایی نین * هر که زورن ملک آیی نین

مجئ گنج آور

مکران لاتی و لعرایی نین * هر که زورن ملک آیی نین

دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است

به مطلب ذیل که آخرین پست یک وبلاگ مزین به نام گیاوان است توجه فرمائید:



همانگونه که همه دوستان کاربر بلاگهای منطقه می دانند سیریک نیوز بعنوان تنها وب سایت و رسمی ترین سایت خبری شهرستان سیریک شناخته شده است . و تا بحال هم پستهای زیاد خبری از این وب سایت رویت شده ولی ایا همه این اخبار ارزش خبری داشته اند و یا دوستان با اعمال سلیقه اخبار دست چین شده ای را منتشر کرده اند . سانسور که از مشهود ترین معضلات این وب سایت است در حال حاضر که این وب سایت از تیم نویسندگی نسبتآ پر تعدادی سودی می برد از لحاظ کیفی مطالبش با افتی چشمگیر مواجه شده . اقای یوسف زرهی و ماهیگیر و محمود زره زاده تا اینجای کار نه تنها این گره کور را باز نکرده اند بلکه به سردر گمی این سایت افزوده اند  

گردش خبری موثق در این وب سایت بصورت چشمگیری افت نموده در ابتدای کار از محسن زره زاده  شاهد مطالب پر بار تری بودیم ولی الان ....... 

بعنوان مثال اقای محمود زره زاد در پست روایتی متفاوت از هم اندیشی فرماندار با وبلاگ نویسان خبر از مشارکت مدیریت ازادی اندیشه در ان جلسه را داد و بنده هم به اشتباه عکس مصطفی و یا خالد طاهرزاده را به مدیر ان بلاگ ربط دادم تا اینکه دوستی در ایمیلی توضیح دادند ایشان ( مدیر ازادی اندیشه ) در ان جلسه حضور نداشته .  

امروز اخبار دیگری وجود دارند که ارزش خبری شان از خبر باشگاه شاهین کناردان بیشتر است ولی به چشم نویسندگان سیریک نیوز نمی ایند و از قرار معلوم دغدغه همه دوستان جایگزینی اسم سیریک بجای نام پر اوازه گیاوان است .  

جناب محسن زره زاده کراک و شیشه جدی ترین تهدید کننده امنیت و سلامت جامعه سیریک است شما چرا در این مورد سکوت کرده اید ؟؟ 

 

ادامه مطلب ...

گوهر گیاوان و گوهر سیریک

تا بوده چنین بوده وقتی خواستند ملتی را بخود سرگرم کنند و بندازند به جون هم دعواها را به سمت و سویی سوق داده اند تا ملتهای بدبخت جهان سومی بیفتند به جون هم و رقبا تا می توانند بزنند جلو.

در بین مسلمانان  تا تونستند اختلاف درست کردند . در بین کشورهای اسلامی تا خواستند بهانه درست کردند تا ابدا به هم نزدیک نشند.

در سیریک هم یک بدبختی جدید داریم برخی تا دلتان بخواهد بین بیابان و گیاوان و سیریک مانده اند یکی بیابان را دوست داره دیگری گیاوان را و عده ای سیریک همه هم سر حرفشان تا دلتان بخواد محکم وایستادند تا همین چندی پیش هم بین همان پرادعاهاشان در همین مورد دعوا بود آخر این چه رسمیه.حالا چه فرق می کند سیریک یا گیاوان یا اصلا همان بیابان آقای آراسته .

جدیدا راجع به گوهر گیاوان و گوهر سیریک هم نطفه های یک دعواهای بی ربط و بی نتیجه داره بسته میشه بازگر را گوهر بیابان معرفی می کنند که هست و از اونهاش هم هست ولی خدا به ما رحم کنه مدیر گهردو گوهر سیریک را چطور راضی کنیم تا با این مساله کنار بیاد ما که گیجیم.

اسلام یک دستوری داره که روی خرید و فروش هم خرید و فروش نکنید روی خطوبه شده خواستگاری نکنید نان کسی را نبرید کار کسی را ازش نگیرید به کسان خود ندهید .

ولی انگار ما این حرفها حالیمان نیست بیابانی هستیم و بلوچ و همانی باید باشه که ما می گیم.سیریک و بیابان چه صیغه ایند باید گیاوان باشه.تا یادم نرفته باید بگم برای اینکه کسی ناراحت نشه روزانه اش بکنیم یه روز بیابان یه روز گیاوان نصف روز هم سیریک .یه روز هم بازگر باشه گوهر گیاوان یه روز هم  اون گهردو پر ادعا و مدعی

اما غرض میرچاکر شیحق از این بحث اینه که گوهر یعنی بی گوهر معروف در زمان ما زنی مالدار و حشمدار بود که کلی شتر و .... داشت و کلی جریان بین ما و این بانو پیش آمد که هم بازگری ها می دونند و هم گیاوانی ها البته گهردویها رو نمی دونم شاید اون یکی کی بود همون به قول سهیل نابغه اشون اون شاید بدونه ولی نه اون که بچه است خودش هم تو یکی از اون شعر های سفید و سیاهش که اخیرا منتشر کرده گفته باید یه فکری برای بچگی اش بکنه بگذریم این گوهر مارو زیاد تو این وبلاگاتون این دست اون دست نکنید که تمام رندها ناراحت میشن و اون موقع من جلودارشون نیستم.

نقد بی ربط یک وبلاگیست

به نقد ذیل که توسط یکی از نویسندگان محترم دنیای مجازی ارایه شده توجه فرمایید (بی کم و کاست حتی با فونت اصلی):


در جلسه شورای ترافیک شهرستان سیریک اقای فلکناز دهقانی معاون فرماندار سیریک خاطر نشان کرد : شهر سیریک یکی از امن ترین شهرهای استان بلحاظ مسائل ترافیکی است و تامین امنیت رفت و آمد اعم از درون شهری و برون شهری مردم را یکی از وظایف مهم شورای ترافیک شهرستان دانست!!!!!! اقای دهقانی متوجه نیستند که سیریک از دو خیابان محوری سود می برد و کم تردد ترین خیابان شهرهای استان نیز بحساب می ایند . سیریک با پراکندگی جمعیت نتوانسته خیابانهای پر تردّدی را به خود ببیند و این ادعای جناب معاون فرماندار نوعی خود فریبی است . مسائل و کمبودهای حیاتی تری وجود دارند که مسئولان بایستی به ان توجه داشته باشند نه ترافیکی که اصلآ وجود ندارد و این که در خیابانهای سیریک شاهد تصادفی نیستیم باید کلاه خود را بالا بیندازیم !!!!!!!

اعتیاد و نبود امکانات تفریحی برای جوانان مسئله ایست که اینروزها خانواده ها را نگران ساخته اند ، بجای شورای ترافیک بهتر نبود فکری به حال زمین فوتبال گروگ می کردند . و به خدمات بهداشتی در روستاهای دور افتاده می پرداختند 

از نگاه این نویسنده محترم که گویا در کره مریخ تشریف داره تشکیل شورای ترافیک بنا به نیاز و برای حل ترافیک شهر به آن معنا و مفهومی که ما می شناسیمه  از دید ایشان گویا چون ترافیک به آن معنا که در تهران و بندرعباس و یا ورودیهای دو طرف بندر دبی در سیریک وجود نداره دیگه چنین شورایی نباید تشکیل بشه .
آقای محترم وجود شورای ترافیک و بحث و برنامه ریزی در مورد آن حتی در روستاهای کوچک مانند پگو و زمین ملا هم ضروریه چه برسه به سیریک شورای ترافیک که فقط در مورد رفع ترافیک موجود نیست این گونه شوراها سیاستهای ترافیکی حال و  چند سال آینده را ترسیم می نمایند . چنین شورایی اگر تشکیل شده برای تبین امور حمل و نقل و  برنامه ریزی برای تسهیل در رفت و آمد انسان دام و ماشین در زمان حاضر و سالهای آینده است اما شما که این مسایل را درک نکرده و اطلاع ندارید سعی کنید حداقل ساکت باشید آبرو سیریک را نبرید شما که بدترش کردید و سیریک را شامل دو خیابان و محور دانسته برای کاربران دنیای مجازی که سیریک نیامده اند اعتباری قایل نشدید و باعث فرار توریسم و سرمایه گذار شده به ضرر سیریک عمل می کنید.
در ثانی در هر جلسه ای دستور جلسه مشخصه اگه معاون فرماندار در شورای ترافیک از اوضاع فوتبال و بهداشت روستا و اعتیاد صحبت کنه و رسانه ای منعکس کنه که نشان از بی سوادی اوست.لابد معاون فرماندار که در دلسوزیش برای مجموعه تحت مدیریتش شکی نیست و شما نیاز نیست که ایجاد اشکال کنید و آبرو سیریکی ها را ببرید ایشان با این حرف خواسته اند به نوعی سلامت ترافیک و رفت و آمد را برای کسانی که قصد سرچ این موضوع در دنیای وب و یا رسانه های دیگر دارند عنوان داشته آنها رابا شهری امن روبرو نماید حالا شما بیا بگو که سیریک دو خیابانه و برای یک شخصیت رسمی از اصطلاح عوام فریبی استفاده کنید اتفاقا اگر ایشان در شورای ترافیک حرف از مساله ای دیگر بزند عوام فریب است نه الان بهوش باشید با این کارها راه انتقاد در محل درست از دیگر منتقدین سلب شده و همه با یک چشم دیده می شوند.
ضمنا شما هنوز کم ترددترین شهرهای دیگر استان را ندیده اید که با هزار و اندی نفر جمعیت تمام امورات و درآمد یک شهر را دارند و سالانه از سوی دولت کمک دریافت می دارند با این حرفها سیریک را خلوت ترین و بی همه چیزترین شهر استان معرفی کردید تو را خدا یا حرف نزنید یا درست صحبت کنید.اصلا نقد کار شما نیست دست بردارید.

کامنت میرچاکر به سهیل

سلام خواستم اولین وبلاگی باشی که وجودم را پس از قرن ها برایت اعلام می کنم من نمرده ام تنها جسمم در جنگ های خانمانسوز رندها و لاشاریها به خاک سپرده شد و روحم عروج کرد اما این روزها آمده ام تا در فضای مجازی برای تجدید عظمت گذشته با شما همراه شوم.شما مرا می شناسید همه مرا خواهند شناخت بگذار همان میر چاکر شیحق باشم ولی این دفعه دیگه می خوام شما  مشاوران خوبی برای من و موطن مان باشید. بایدحرفهای بد و خوبم را سوا کنید و مرا در این راه راهنمایی نمایید من تازه آمده ام با دنیای شما آشنا نیستم اوضاع خیلی تغییر کرده.برخی اسمها عوض شده اند من فعلا به کسی حضورم را اعلام نکرده ام  شما مجازید در تمام ساحل خلیج فارس وجود مرا صدا بزنید سهیل همیشه کارش همین بوده بی آزار و مثمر ثمر اگر با تو کسی مرا نشناخت مزاحم هیران می شنوم اگه خواستید هر جا گذرتان اوفتاد از آمدنم مطلع شوند بگید که من هنوز با زبان و شکل رفتار شما آشنا نیستم امکان اشتباه در هر جمله و حرف من هست ولی شما را به عظمت گذشته که مرا راهنمایی نمایید. من می خواهم این دفعه دیگه یک کار ماندگار برای موطنمان بکنم البته اگه برادرزاده ها و عموزاده ها بگذارند اونها البته که به کمک من خواهند آمد ولی آخر کار مهم است این دفعه دیگه اون اشتباه بزرگ را نمی کنیم.

آقا شما هنرهای بهتری دارید

نویسنده ای در یکی دو تا از وب سایت های شهرستان طی گزارشی در مورد نشست جمعی وبلاگنویس با فرماندار شهرستان شان چنین نوشته :


؛کمترمسئولی دیده بودم که باسعه صدر به درد دل اهل قلم گوش بدهد و اهل قلم را تکریم نماید...؛

ایشان با این جمله ادعا نموده که تا حالا  مسولانی که ایشان در سه دهه و نیم فعالیت یا زندگیشان دیده ُاصلا و ابدا چنین نبوده و فقط الان اینطوریه !!!


همین نویسنده محترم در جای دیگری با مقایسه اوضاع قبلی و دادن نشانی هایی و اشاره به مطلبی آورده که :

؛...بطوری که در دوره دبیرستان بعلت قرائت مقاله ای به بخشداری آن زمان احضار واخطاریه ای دریافت نمودم که دیگر ننویسم ونخوانم مقاله ای را؛

احضار به بخشداری برای خواندن و زدن حرف بی ربط که هنر نیست  مقاله یک دانش آموز در روز سیزده آبان چه ربطی به موضوع مدیریت شهرستان و آب و بهداشت دارد مگر در این شهر به این بزرگی لب بزرگاش دوخته شده که ایشان بیاید و اوقات مردمی را که برای اعلام انزجار از آمریکای جنایتخوار دور هم جمع شده اند را تلخ کرده سر از اظهار و تذکر و مانند اینها در بیاورد.کاش می نوشت  ارایه مقاله من باعث تغییر نگرش وزیر جهاد در موضوع آب شرب در سفرش به سیریک شد ویا ایده من باعث ایجاد این انگیزه در اهل سیریک شد که برای خود اسکله چند منظوره داشته باشند و یا مانند آن/


به جمله دیگر این خبرنگار نویسنده  نمی دانم مسول فلان و رییس بهمان توجه فرمایید:

دستور دادندکه حق خواندن مقاله درمراسمات رادیگرندارم

ایشان با این همه سابقه از سال فلان تا فلان هنوز ادبیات فارسی را بخوبی نشناخته در جمله بندی و رعایت نکات دستوری اگر چه همه می دانند که می داند ولی اصلا و ابدا رعایت نمی کند حتی مراسم را که در اولین کلاس های درس عنوان می شود که مراسم خودش جمع است و مراسمات غلط است با این حال مانند یک مبتدی عمل می کند نمونه های دیگری هم وجود دارد کهنیازی به آن نیست و قصد میرچاکر هم مچ گیری نیست توصیه میر چاکر شیحق به این جوان انرژیک و فعال و البته افتخار سیریک ُ گیاوان و بیابان این است که حد اقل آراستگی ظاهر را همان طور که در زندگی رعایت می کند و خوشتیپ می گردد در نوشتن هم رعایت کند ناسلامتی ایشان خبرنگار هستند و آبروداری سیریک به نوع بیان و قلم ایشان و امثال ایشان بسته است.